در طول ۳۰ سال گذشته، درو بریمور آرزوهایش را روی کارت پستال مینویسد و در شب سال نو برای خودش میفرستد. این سنتی است که او به تنهایی یا با دیگران انجام میدهد و هر کجا که به تعطیلات میرود، دستهای از کارت پستالهای از پیش مهر شده را با خود میبرد تا نیتهایش را برای آن سال بنویسد. کارت پستالهای چند سال اخیر در آدرسها و جعبههای نگهداری مختلف پراکنده شدهاند، مجموعهای از قولهایی که او به آنها عمل کرده و زیر پا گذاشته است.
او از طریق زوم به نایلون گفت: «همیشه و بارها این حس را دارم که این آشکارا یک عادت بد در زندگی من است. ۲۰ سال بعد، با خودم فکر کردم: «خیلی رقتانگیز است که هنوز دارم این را مینویسم. بالاخره درستش کردم و خوشحالم که بگویم، اما این یک آزمون خوب است چون تو میگویی، خدایا، همینطور است.» سالانه؟
امسال، بریمور قصد دارد کمی کمتر کار کند - کاری که برای این بازیگر و مجری برنامه گفتگو دشوار است. اما این همچنین در مورد این است که وقتی تسلیم میشود، خودش را پیدا کند و به مسیر خود به سمت پایداری ادامه دهد، مسیری که با همکاری او با شرکت Grove، اولین شرکت جهان که محصولات ارگانیک میفروشد، بسیار آسانتر شده است. بریمور اولین حامی و سرمایهگذار پایداری برند جهانی Grove بود.
یک ساعت با بریمور میتوانست زندگی من را درست کند؛ چیزی فوقالعاده آرامشبخش در مورد او وجود دارد و توصیههایش در دسترس است، چه در مورد چگونگی ایجاد یک تعطیلات آرام و جذاب، یا ارائه ترفندهای ساده برای پایدارتر کردن تعطیلات، مانند حذف پلاستیک از آپارتمان. اجاره کنید، ملحفه و قالب صابون خودتان را برای مواد شوینده، صابون و شامپو بیاورید، یا به جای وسایل، یک تجربه اهدا کنید. بریمور میگوید وقتی صحبت از پایداری و تصمیمات سال نو میشود، بهتر است از چیزهای کوچک شروع کنید - و بیشتر در مورد ایجاد عادتها.
او در مورد تصمیمات سال نو میگوید: «روی سه تا پنج تغییر واقعی که میخواهید ایجاد کنید تمرکز کنید. لازم نیست خیلی سنگین باشند، بنابراین میتوانند واقعاً زیبا و انگیزهبخش باشند... یک کار کوچک و دوستداشتنی که میخواهید انجام دهید.»
بریمور با نایلون در مورد همه چیز صحبت کرد، از نحوه لذت بردن از کریسمس به تنهایی گرفته تا محصولات گروو که به او کمک میکنند تعطیلاتش را به طور پایدارتری بگذراند.
من قطعاً با سفر و جمع کردن وسایل شروع میکنم. سعی میکنم فقط یک قالب صابون، یک قالب شامپو، کیسههای قابل استفاده مجدد Grove برای نخ دندانهای کوچک زیست تخریبپذیرم و حولههای آشپزخانه Grove Tea Tree (حولههای دستی من در واقع از آن ساخته شدهاند) با خودم ببرم. در تجربه کامل شستن دستها و تلاش برای خلاص شدن از شر تمام جنبههای پلاستیکی زندگیام، تقریباً مثل یک تکه یونولیت حس میشد. از اینجا شروع میکنم.
من هم همین فکر را کردم: سعی کنید سفرتان را تا حد امکان سازگار با محیط زیست برنامهریزی کنید، چه با یک پرواز تجاری برای رسیدن به آنجا باشد و چه اقامت در یک اقامتگاه سازگار با محیط زیست که با بودجه و سبک زندگی شما سازگار باشد. من دوست دارم برای خانههای اجارهای، ورقههای پودر لباسشویی گروو ببرم، بنابراین حدس میزنم واقعاً به سفر بستگی دارد. من این کریسمس را سفر میکنم، اما قرار است به یک سفر برای تعطیلات بهاری بروم که در آنجا خانهای اجاره خواهم کرد و دستمالهای لباسشویی گروو را هم با خودم خواهم برد.
من خانواده خیلی سنتی ندارم، بنابراین ما درخت کریسمس درست نکردیم، هدیه هم درست نکردیم. در واقع، تعطیلات زیادی را به تنهایی با خواندن کتاب گذراندم. گاهی اوقات اگر انگیزه داشته باشم با یک دوست به سفر می روم، اما بیشتر عمرم واقعاً با تعطیلات مشکل دارم و همیشه به سختی آنها حساس هستم.
و بعد با این حس بزرگ شدم که «هی، اگر قرار است تعطیلات را تنها بگذرانم، این یک گزینه الهامبخش است.» کار نمیکنم و میخواهم کتاب بخوانم. میتوانم تعطیلات را در خانه بمانم. فقط برای چند روز هستند. فقط میتوان از آنها عبور کرد. بعد واقعاً عاشق تنها بودن شدم.
من واقعاً از دورهمیهای دوستانه و شاید سفر با دوست دخترهایی که اهل خانواده نیستند لذت میبرم یا اینکه میتوانند تعطیلات خانوادگی داشته باشند، اما تا ۲۷ دسامبر به جایی خواهیم رسید. با خودم فکر کردم، عالی است، بیایید یک سفر رزرو کنیم و نظرم عوض شد. تعطیلات میتواند هر چیزی باشد. بعد عاشق دیوید سداریس شدم و با خودم فکر کردم، اوه، تعطیلات میتواند سرگرمکننده باشد، فهمیدم.
فکر نمیکنم افراد زیادی هر سال از زندگیشان تعطیلات یکسانی را سپری کنند. همه ما به خانوادههایی که در یک خانه زندگی میکنند، خانواده بزرگی دارند و هر سال همین کار را انجام میدهند، حسادت و تحسین میکنیم. دوست دارم این سنت را داشته باشم و توسعه دهم. فکر میکنم فصلها و فصلهای زیادی در زندگی وجود ندارد.
خب حالا من بچه دارم، ما درختمان را تزئین میکنیم، تزئینات خودمان را داریم، بادامزمینیهای وینس گوارالدی را روی آن میگذاریم، با پدرشان و نامادریمان الی یک درخت میخریم. ما هر سال میرویم، عکس میگیریم و همین کار را میکنیم. ما فقط در طول مسیر میراث خود را میسازیم.
اما برای من و دخترها، با خودم فکر کردم، «ما هر کریسمس سفر خواهیم کرد.» نمیخواهم زیر درخت کریسمس هدیه بدهم. میخواهم شما را به جایی ببرم که برایتان خاطرهانگیز باشد، از آن عکس میگیرم و کتابی از آن درست میکنم، و بیایید گنجینهای از تجربیات عالی زندگی خلق کنیم. همچنین، من فقط فکر میکنم که سفر میتواند ذهن و افق دید فرد را بسیار گسترش دهد.
تا جایی که یادم میآید، هر سال نو برای خودم کارت تبریک مینویسم و معمولاً برای افرادی که با آنها هستم، هر کجا که باشم، یک دسته گل میبرم. من همچنین زمان زیادی را در شب سال نو به تنهایی میگذرانم، اما اگر با مردم باشم، یا در یک مهمانی شام باشم، یا با گروهی سفر کنم، برای همه به اندازه کافی کارت تبریک میگذارم و مطمئن میشوم که تمبر روی آنها باشد، زیرا این همه عملیات است. جایی که شکست میخورد. اگر آنها را آن شب پست نکنید، آنها را پست نخواهید کرد. من میگویم تصمیم خود را روی آن بنویسید و برای خودتان ارسال کنید.
خندهداره که چطور همیشه این فکر آزاردهنده رو دارم که یه کار رو بارها و بارها انجام بدم و واضحه که یه عادت بد تو زندگیم شده، مثل اینکه "کمتر انجامش میدم". هنوز دارم اینو مینویسم. بالاخره درستش کردم. خوشحالم که اینو میگم، اما این یه آزمون خوبه چون آدم فکر میکنه، خدایا، هر سال همینه؟ هنوز یه مشکله. جالبه.
آنها همه جا هستند چون به آدرسهای مختلفی فرستاده میشوند که همان صندوقهای پستی مختلف هستند. کاش میتوانستم هر سال آنها را مرتب ردیف کنم. باید از بین این همه جعبهی انباری و وسایل اسبابکشی عبور کنم. واقعاً کاش میتوانستم همه چیز را کاملاً مرتب کنم. بعد چیزهای احمقانهای مثل «نخ دندان» هم هست.
شاید امسال کمی کمتر کار کنم. نمیدانم میتوانم این کار را انجام دهم یا نه، اما سعیام را میکنم. اینطور خواهد بود: «وقتی خودت را بیارزش میدانی یا طرز فکر منفی داری، جلوی خودت را بگیر.» «یادت باشد، وقت زیادی روی این دنیا نداری. نمیتوانی تا ابد این کارتپستالها را بنویسی. حسابی میترسم.»
کاملاً. و من فکر میکنم دیگری همیشه پایدارتر است. من بچه دارم، من همیشه اینطور نبودم، یکی از دوست دخترهایم بود که واقعاً زندگی من را تغییر داد. اگر به افراد دیگری مانند فرزندانتان، دوستان، خانواده یا هر کس دیگری بیشتر از خودتان اهمیت میدهید، بگذارید آنها به شما الهام بخشند تا بخواهید بیشتر در این سیاره بمانید.
به لطف گرو، حالا این موهبت را دارم: من کار مشارکتی را شروع میکنم، این واقعاً یک خانواده جدید است که من ایجاد کردهام، و من واقعاً به تمام افرادی که با آنها کار میکنم اهمیت میدهم و میخواهم آنها را خوشحال کنم، من از کاری که آنها در جهان انجام میدهند قدردانی میکنم و میخواهم بخشی از تغییر شگفتانگیزی باشم که آنها سعی در ایجاد آن دارند.
اما راستش را بخواهید، من هم عاشق زیباییشناسی هستم. کل فلسفه خطوط زیبایی که خلق میکنم برای من بسیار مهم است و آن این است که چیزهایی که در چشمان شما زندگی میکنند باید زیبا باشند. زیباییشناسی گروو بسیار مدرن، تمیز و تازه است. حتی وقتی بطریام را دوباره پر میکنم، از آن استفاده نمیکنم چون ظاهرش را دوست دارم. بعد وقتی آن را میبینم، مرا به وجد میآورد و کار مثبتی انجام میدهم که به نوبه خود باعث میشود احساس بهتری داشته باشم.
بنابراین واقعاً همه چیز به رفتار برمیگردد. اگر کار بزرگی انجام ندهیم، آن را در قلب خود نگه نمیداریم. اگر کار بزرگی انجام میدهیم، هر بار که آن را به یاد میآوریم، کمی در مورد آن رقص پیروزی میکنیم. بنابراین، گروو یک شرکت بسیار مهم است و من قبل از اینکه از من بخواهند به این شرکت بپیوندم، یک مصرفکننده و مشتری بودم. این برای من و زندگی من بسیار واقعی است و من از همکاری با آنها بسیار خوشحالم. دختران من آن را دوست دارند. همه ما از محصولات گروو استفاده میکنیم. آنها پلاستیک را در خانه نمیبینند. ما این حقیقت را زندگی میکنیم. بنابراین آنها به روشی عادی تربیت میشوند و فکر میکنم نسل جوان به خوبی از همه اینها آگاه است.
آیا احساس میکنید همکاری با گروو کل زندگی شما را تغییر داده است، نه فقط نحوه نظافت، بلکه نحوه زندگی شما از نظر پایداری؟
البته، چون همه اینها مواد شوینده هستند، اما اینها کیسههای قابل استفاده مجدد، دستمال، پارچه کتانی، بطریهای همه جا حاضر و چیزهای دیگری هستند که ما از بازار گروو میخریم. دخترها دیدند که من گفتم: «دیگر نمیتوانم از آن خلال دندانهای پلاستیکی استفاده کنم.» چه جوابی؟ بنابراین من مواد زیست تخریب پذیر یا کمپوست شونده پیدا کردم. شما شروع به بررسی مجدد هر قسمت میکنید.
به نظر میرسد تعطیلات زمان خوبی برای این کار باشد، زیرا به طور سنتی زمان افراط و تفریطهای زیاد نیز هست.
بله. فکر میکنم با تلاش برای اینکه در طول سال آدم متفکرتری باشم، از این کار اجتناب میکنم. شاید هم همینطور باشد، همه برای تعطیلات هدیه میگیرند. فکر کردم در ماه مه برایت هدیهای بفرستم چون اتفاقی افتاده که الهامبخش تو بوده است.
دقیقاً. من از پاداشها و هدایایی که در طول سال از طرف افرادی که با آنها کار میکنم دریافت میکنم، راضی هستم، چون اتفاقی افتاده است.
من. ترجیح میدهم پولم را صرف این کنم، خاطره بسازم، چشمانم را باز کنم و چیزهای بیشتری از دنیا ببینم. این بزرگترین هدف من برای خودم است.
آیا توصیهای برای مردم دارید تا به تصمیمات سال نو خود پایبند باشند؟ آیا باید همه ما این را روی کارت پستال بنویسیم و به دیوار آویزان کنیم؟
بله. و سه یا پنج شرط ببندید، دوباره شرط نبندید. فقط فراموش میکنید که آنها چه هستند و دیگر اتفاق نمیافتد. روی سه تا پنج تغییر واقعی که میخواهید ایجاد کنید تمرکز کنید، لازم نیست سنگین باشند، بنابراین میتوانند بسیار شیرین و انگیزهبخش باشند. کارهای کوچک و لذتبخشی که میخواهید انجام دهید.
زمان ارسال: ۳۱ ژانویه ۲۰۲۳